غرور دردی است که بی صدا وارد می شود و سواره بر اسب تازی را  نقش بر زمین می کند

بی رحمی و مال اندوزی و دنیا طلبی نیز مرز نمی شناسد تا جایی که ممکن است پسر آرزوی مرگ پدر بکند تا به میراث او دست یابد و یا چندان حرصِ جمع کردنِ مال داشته باشد که چشم بر نداری و گرسنگیِ  پدر و مادر و خویشان ببندد و نسبت به فقر و گرفتاریِ آن ها  بی رحم و بی تفاوت باشد.

حکایت

مرحوم مجلسی در عین الحیوه از تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام نقل کرده که فرمود:

پیرمردی پسرش را خدمت رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم آورد و گریه می کرد، یا رسول الله! این جوان پسر من است عمرم و اموالم را صرف او کردم، حال که نیازمند و فقیر و پیر شده ام به من توجهی ندارد و حال آنکه مال و ثروت و انبارها از گندم و جو و خرما و کیسه هائی از طلا و نقره فراوان دارد.

حضرت به آن جوان فرمودند: چه می گوئی؟

جوان عرض کرد: یا رسول الله! من یک قوت لایموت دارم و چیزی ندارم.

حضرت فرمودند: ما مخارج این ماه را به پدرت می پردازیم، اما ماههای دیگر مخارج پدرت به عهده تو است، سپس حضرت اسامه خدمتکار را طلبید و فرمودند: صد درهم به پیرمرد پرداخت کند.

ماه دیگر باز پیر مرد با پسرش شکایت کنان خدمت پیامبر آمدند، پیرمرد عرض کرد: یا رسول الله! این جوان به من توجهی ندارد.

جوان گفت: یا رسول الله! من مالی ندارم.

حضرت فرمودند: دروغ می گوئی، تو مال و ثروت زیادی داری، لیکن امشب از پدرت فقیرتر و محتاج تر می شوی.

شب که شد همسایه ها برای جوان خبر آوردند که بیا درب انبارهای خود را باز کن که ما از بوی عفن و مشمئز و بد آن در معرض هلاکتیم.

همینکه جوان درب انبارها را باز کرد، دید تمام گندم ها، خرماها، جوها و. متعفن شده اند، همسایه ها او را وادار کردند که باربر و حمال بگیرد تا اجناس را به خارج مدینه منتقل نماید.

بنا شد اجرت زیادی به حمال ها پرداخت کند تا اجناس متعفن و بدبو را ببرند، بعد از نقل اجناس جوان سر کیسه های پول را باز کرد، همه پول ها سنگ شده، مجبور شد تمام اسباب و اثاثیه و خانه حتی لباسهای خود را بفروشد و اجرت حمال ها را بپردازد، طولی نکشید جوان از غصه مریض شد و مرد.

رسول خدا به اصحاب رو کرد و فرمود: ای کسانیکه عاق والدین شدید عبرت بگیرید و بدانید چنانچه مال و ثروت او در دنیا متغیر شد همچنین در آخرت عوض نعمت های بهشت، جهنم و عذاب های آن، برای او مقرر می گردد.

ای آنکه برده ئی ز نظر والدین خویش

 غافل مباش کز پی اینکار کیفر است

بود و وجود و هستی تو از پدر بود

چون شاخه درخت تو را ریشه دیگر است


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jason مدرسه شاد salemziba مرکز پخش کالای برق نور Mandi تنهای تنها William گلبن یاس مديو پارسي نیمه راه زندگی